• یکشنبه 4 آذر 03

 سید پوریا هاشمی

شهادت امام حسن مجتبی -(هرکه دیدار من سوخته جان می آید..)

1203
1


 هرکه دیدار من سوخته جان می آید..
یار من نیست،پی لقمه نان می آید

بین این مردم بد، گریه رفیق خوبیست
بهر دلداری من اشک روان می آید

اینهمه خوبی‌شان کردم و راضی نشدند
همه انگار که از من بدشان می آید 

بین هر جمعیت از دور مشخص هستم
حسن آن است که با قد کمان می آید

مادرت را وسط کوچه دودستی بزنند
در بهار تو‌ همان وقت خزان می آید

قاتل مادر من پیش رویم میخندد
صبر از صبر عجیبم به فغان می آید

تا به امروز ازآن کوچه نگفتم به کسی
مگر آن فاجعه راحت به زبان می آید؟!

جعده برخیز مرا زهر بده خسته شدم
دم افطار شده صوت اذان می آید 

برو از خانه من ،من که حلالت کردم
دارد عباس به اینجا نگران می آید 

طشت خونین مرا از نظرش دور کنید
خواهر سوخته ام‌ سینه زنان می آید

اگر امروز حسین آمده دور و بر من
پیش او گوشه گودال سنان می آید 

  • دوشنبه
  • 14
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 12:34
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران