شهادت امام حسن مجتبی (ع)
ز دنیا مجتبی سبط پیمبر می رود امشب
به باغ خُلد آن رعنا صنوبر می رود امشب
زمین و آسمان را بین ، زداغ مجتبی غمگین
فروغ دیده ی زهرا و حیدر می رود امشب
ز ظلم جعده ی ملعونه آوخ ، خورد زهر کین
امامِ صبر با حالِ مکدّر می رود امشب
صدای ناله و شیون ز نایِ زینب محزون
ز گُلفرش زمین تا عرش داور می رود امشب
ز داغ مجتبی زاهل زمین با ناله و افغان
صدای نعره ی ( الله اکبر ) می رود امشب
غریب یثرب آن مولا ، از این دنیای دون پرور
به نزد مادرش زهرای اطهر می رود امشب
به یاد غربت و مظلومی اش با گوش دل بشنو
به گردون ناله ی آل پیمبر می رود امشب
حسن با سینه ای مسموم و قلب پر ز خونِ خود
کنار بابش آن ساقی کوثر می رود امشب
کسی را گر بُود حرفی به همسر گوید واما
حسن از ظلم آن ملعونه همسر می رود امشب
( فرج ) بر سینه زد از غم بگفتا با دلی سوزان
که از کف سید و مولا و سرور می رود امشب
- سه شنبه
- 15
- مهر
- 1399
- ساعت
- 0:34
- نوشته شده توسط
- امیررضا فرجوند
- شاعر:
-
امیررضا فرجوند
ارسال دیدگاه