توسل به حضرت علی اصغر(ع)
شیر خوار اصغر من نور چشم تر من
نوگل احمر من اصغرم ای اصغر من
دیده بر هم منه ای غنچه غلتیده به خون
اشک چشمم بنگر نور دو چشم تر من
ای که لعل نمکینت نمک زندگیم
خون قلبم نمک ای روح در این پیکر من
جان عباس که رفت از پس یک جرعه آب
آب کردی دلم ای جان من ای کوثر من
رفت اکبر که نبیند لب تو تشنه آب
من در این غم چه کنم گر بروی از بر من
بد (ضیاء) دل من چهره مهپاره تو
تو نگفتی که چه آمد به سرم اصغر من
نوگل احمر من اصغرم ای اصغر من
دیده بر هم منه ای غنچه غلتیده به خون
اشک چشمم بنگر نور دو چشم تر من
ای که لعل نمکینت نمک زندگیم
خون قلبم نمک ای روح در این پیکر من
جان عباس که رفت از پس یک جرعه آب
آب کردی دلم ای جان من ای کوثر من
رفت اکبر که نبیند لب تو تشنه آب
من در این غم چه کنم گر بروی از بر من
بد (ضیاء) دل من چهره مهپاره تو
تو نگفتی که چه آمد به سرم اصغر من
- چهارشنبه
- 16
- مهر
- 1399
- ساعت
- 0:22
- نوشته شده توسط
- رضا توحیدی
- شاعر:
-
رضا توحیدی
ارسال دیدگاه