توسل به حضرت قاسم
آه از آن دم که شاه ناله قاسم شنید
پیکر اکبر گذاشت از پی قاسم دوید
پیکر اکبر گذاشت از پی قاسم دوید
گرد وغباری به پا گشت از این ماجرا
تا شه کرببلا بر سر قاسم رسید
تا شه کرببلا بر سر قاسم رسید
پیکر پور حسن شد هدف اهرمن
ناله دشت و دمن تا به عوالم رسید
ناله دشت و دمن تا به عوالم رسید
آن تن صد پاره را شاه به دامن گرفت
قرص قمر را نگر در بر مهر آرمید
قرص قمر را نگر در بر مهر آرمید
گفت مرا خواندها ی گاه فروماندگی
ناله جانسوز تو من نتوانم شنید
ناله جانسوز تو من نتوانم شنید
ای گل رنگین قبا وی پسر مجتبی
بار گران تو را چون بتوانم کشید
بار گران تو را چون بتوانم کشید
چون شنوم ناله ات از دل صد پاره ات
من نکنم چاره ات ای دل ما را امید
من نکنم چاره ات ای دل ما را امید
نور و (ضیاء)م بدی یوسف کنعان دل
آتش جانم شدی ای دل و جان را نوید
آتش جانم شدی ای دل و جان را نوید
- چهارشنبه
- 16
- مهر
- 1399
- ساعت
- 6:51
- نوشته شده توسط
- رضا توحیدی
- شاعر:
-
رضا توحیدی
ارسال دیدگاه