سربند
خدا تا گل منو سرشت
رو قلبم اسم تو رو نوشت
تا میام توی هیاتت آقا
میشینم انگار وسط بهشت
عشق عالم گیرم / من برا تو میمیرم
درمون دردام و از / دستای تو میگیرم
یا اباعبدالله ۴
اومد باز دوباره این گدات
هلاکم برا یه نیم نگات
خدارو شکر که روزی منه
نوکری شما و بچه هات
نور این دنیایی / آقا تو بی همتایی
رحمهً للعالمین / تو پدر زهرایی
یا رحمهً للعالمین ۴
چقدر بودی آقا بی قرار
توی لحظه های احتضار
چقَدَر غصه خوردی تو برا
غریبیِ صاحب ذوالفقار
بعد تو یاورت / غریب و تنها میشه
تنها پناه علی / حضرت زهرا میشه
یا رحمهً للعالمین ۴
توو اون لحظه های آخرت
نگاه میکنی به دخترت
میدونی که بعد تو میسوزه
توی آتیش سوره ی کوثرت
من بمیرم یه روز / این عقدهها رو میشه
پشت و پناه علی / دست به پهلو میشه
یا رحمهً للعالمین ۴
- سه شنبه
- 22
- مهر
- 1399
- ساعت
- 18:14
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
داود قاضی
ارسال دیدگاه