#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
در کوچه وقتی مادرش افتاد بر خاک
آن صحنه دائم در نگاه مجتبی بود
با دیدن این صحنه او لکنت گرفت و
چشمان تر مهمان آه مجتبی بود
من مانده ام مادر پناه مجتبی داد
یا اینکه مادر در پناه مجتبی بود
آن نامسلمان که زد از بازوی زهرا
هر لحظه خندان رو به راه مجتبی بود
تابوت غرق تیر او ثابت نموده ست
مظلومیت تنها سپاه مجتبی بود
زهر جفا راحت نمودش از غم اما
یک عمر کوچه قتلگاه مجتبی بود
یادش نرفته سیلی ناگاه ...مادر
یادش نرفته اشکهای چشم حیدر...
- چهارشنبه
- 23
- مهر
- 1399
- ساعت
- 0:31
- نوشته شده توسط
- محمد حبیب زاده
- شاعر:
-
محمد حبیب زاده
ارسال دیدگاه