یک منبر روضهی امام حسن(ع)
تنها نه شهر یثرب و بطحی گریسته
دنیا به سوگ زاده ی زهرا گریسته
یا رب چه ماتم است کز این داغ جانگداز
چشم تمام مردم دنیا گریسته
کلثوم زار و بی کَس و غمدیده را نگر
امشب به گوشه ای تک و تنها گریسته
گر بنگری به چشم دلت ، کنج حجره را
با حال زار ، زینب کبری گریسته
آن آفتاب صبر و شجاعت غروب کرد
دل ، سوخته ، سینه سراپا گریسته
حتی زداغ مشعل دین ، یار بی کسان
در موج آب ، ماهی دریا گریسته
در سوگ نور دیده ی خود با دلی فکار
زهرا به زیرِ سایه ی طوبی گریسته
آوخ که مجتبی شده مسمومِ زهر کین
ختم رُسل چو لاله ی حمرا گریسته
بر غربت غریب مدینه ، امام عصر (عج)
با سینه ای غمین و شرر زا گریسته
خامُش ( فرج ) که از این شعر سوزناک
چشم نبی و حیدر و زهرا گریسته .
- چهارشنبه
- 23
- مهر
- 1399
- ساعت
- 12:48
- نوشته شده توسط
- امیررضا فرجوند
- شاعر:
-
امیررضا فرجوند
ارسال دیدگاه