مناجات با خدا
وصال، حسرت دیروز و همچنان من است
بلای دوری از یار امتحان من است
به فصل هجر بجز گریه چیست خاصیتش؟
به صورت همه چشم است و اشکدان من است
سلام تا به کی از دور، فکر فطرس باش
ملک مدام پی کار کاروان من است
حوالهی حرمش را به این و آن دادی
غمش حواله به من کن، غمش از آن من است
چنان دهان به دهان شعر تازهام چرخید
که هرکه رفت به قربانش از دهان من است
سپرده ام به کفن دستمال اشکم را
به روز حشر همان برگهی امان من است
فقیر و عاشق و مملوک و بندهی اویم
مجیر و مالک و معشوق و مستعان من است
مرا به مرحمت عشق با تو پیوندیست
خلاصه اینکه حسین تو مهربان من است
- پنج شنبه
- 15
- آبان
- 1399
- ساعت
- 8:38
- نوشته شده توسط
- مرضیه نعیم امینی
- شاعر:
-
مرضیه نعیم امینی
ارسال دیدگاه