اهل حرم وارد به شهر شامند
خدایا خدایا
در بین مردمان بی مرامند
خدایا خدایا
دروازه ی ساعات چه ازدهام است
خدایا خدایا
بر اهل بیت ظلم و ستم مدام است
خدایا خدایا
خون شد دل زینب و ام کلثوم
خدایا خدایا
می سوزد و نالد امام معصوم
خدایا خدایا
ظلم و ستم دشمن نموده افزون
خدایا خدایا
دل عزیزان حسین شده خون
خدایا خدایا
نامحرمان بی حیا ستاده
خدایا خدایا
دشمن سران را روی نی نهاده
خدایا خدایا
اهل حرم جز رنج و غم ندیدند
خدایا خدایا
از دشمنان دین چه ها کشیدند
خدایا خدایا
نامردمان در شهر شام ویران
خدایا خدایا
سنگ می زدند بر قامت اسیران
خدایا خدایا
ای وای من امان ز مردم شام
خدایا خدایا
سنگ ستم می زد ز روی هر بام
خدایا خدایا
خون گشته قلب ساجدین در این شام
خدایا خدایا
مردم زدند زخم زبان و دشنام
خدایا خدایا
فرمود امام ای کاش مرده بودم
خدایا خدایا
شام بلا را من ندیده بودم
خدایا خدایا
- دوشنبه
- 19
- آبان
- 1399
- ساعت
- 11:15
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه