• جمعه 2 آذر 03


شعر شهادت امام سجاد(ع)(ای مظهر نجابت و اخلاص و سادگی)

2699
1

ای مظهر نجابت و اخلاص و سادگی

ای اسوۀ یگانگی و ایستادگی

عرش خدا ندیده به پای تواضعت

این گونه ساده با نسب شاه زادگی

گر چه نماز در دل شب های عاشقی

یک رسم بوده بین شما خانوادگی

اما حدیث سجده ی طولانی ات شده

وجه تمایز تو در این اوفتادگی

همواره همنشین تبار رعیتی

در منتهای عزت و ارباب زادگی

در پیش چشم های تو ای همدم سحر

من ماندم و خجالت این بی ارادگی

ای دست پر کرامت حق بین آستین

ادرکنی یا امام هدی زین العابدین

ریشه دوانده در نگهت رسم دلبری

از درک ناقص کلماتم فراتری

آئینه ی تجلی ایمان و بندگی

در قامت عبادت و تقوا چه محشری

در معرفت به وادی عرفان نیافتم

از مکتب صحیفۀ تو راه بهتری

تو صخره شهامت و ایثار و غیرتی

در هیبت و اراده علیّ مصوری

لرزیده پایه های شب از خطبه خوانی ات

گفتند آمده اسد الله دیگری؟

وقتی دعا به دشمن خود یاد می دهی

معلوم می شود چقدر مثل مادری

باید برای تو به روی طاق یادها

قابی بیاورم پر از وَ ان یکادها

خورشید محو سجدۀ طولانی تو بود

در جستجوی رتبۀ ایمانی تو بود

این رسم سفره داری و مهمان نوازیت

جاری میان آن رگ ایرانی تو بود

در نیمه های شب دل بی تاب جبرئیل

در حسرت قرائت قرآنی تو بود

سجاده ی ستاره چهل سال شاهد

چشمان خیس و دیدۀ بارانی تو بود

قلب ترک ترک شدۀ کاسه های آب

مبهوت خشکی لب عطشانی تو بود

پس کوچه های کوفه و دروازه های شام

در حزن گریه ها و پریشانی تو بود

هر دم که صحبت غم این مرد می شود

سر تا به پای قافیه پر درد می شود

با ما بگو ز تسویه ی بی مرام ها

از چشم هرزه و نظر ازدحام ها

دیدم محاسن تو ز خونت خضاب شد

از بس که سنگ خورده ای از پشت بام ها

گویا شبیه شهر مدینه به کوفه هم

با خنده داده اند جواب سلام ها

تا نام فاطمه ز دهان شما پرید

گویا دوباره تازه شده انتقام ها

نا مردمان کوفه فراموششان شده

از آن سفارشات و از آن احترام ها

با تازیانه بر تن اطفال می زدند

بس وحشیانه پیش نگاه امام ها

(مسلم) به پای غربت مولا قیام کن

دیگر بس است صحبت خود را تمام کن

شاعر:هاشم طوسی
منبع:سایت حسینیه

  • دوشنبه
  • 6
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 5:46
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران