• سه شنبه 4 دی 03


شعر شهادت امام سجاد(ع)(امشب دوباره مرغ جانم پر كشیده)

2762
2

امشب دوباره مرغ جانم پر كشیده

در شام زلفت جام می را سر كشیده

دست خدا در خلقت روی تو امشب

سیمای خود را گوئیا از سر كشیده

آری! خدا ترسیم احوالت نموده

خود را چو مجنون و تو را دلبر كشیده

روی تو را آینه‌ای از جلوه خود

قلب مرا از غیر تو كافر كشیده

هستی علی دوم و، ابن الحسینی

با ناز تو حق، حوض كوثر را كشیده

در چله زلف سیاه شب نشینت

دریایی از ماه و گل و اختر كشیده

لعل لبت یاقوت سرخ و محشری كه...

آن را خدا مثل گلی احمر كشیده

یا مَن زیادی عاشق چشم تو هستم

یا كه خدا چشم تو را محشر كشیده

ای قدّ و بالایت، جلال ذات یكتا

هان ای شكوهت، از فلك ها سر كشیده

دست قضا با پیکر پاکت چه ها کرد

روی تنت یك باغ نیلوفر كشیده

داغی به روی قلب تو نقشی سرشته

ای وای گویا، كوچه و مادر كشیده

در كربلا و شام ویران و مدینه

هر لحظه جان دادی و روحت پر كشیده

عكس تو را در خیمه‌ای آتش گرفته

عكس پدر را با تنی بی‌سر كشیده

دست تو در بند و به دست دشمنانت

دست قضا از ظلم ها، معجر كشیده

جسم نحیف تو كجا و تازیانه

زنجیر كین بر پیكرت آذر كشیده

تنها رهائیت بدست جام زهری

كز خود وجودت را گلی پرپر كشیده

زین ‌العبادی و قیام قائمت را...

زهر جفا جسم تو در بستر كشیده

آتش گرفتی و وجودت سوخت آقا...

آری خدا! این جا دم آخر كشیده

شاعر:مجید پوریان منش
منبع:سایت شیعتی

  • دوشنبه
  • 6
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 7:15
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران