اشک را آماده کن امشب عزای حیدر است
در عزای حیدرش غمگین خدای حیدر است
دل برون کن از حصار و سینه را صد چاک کن
دل دیار حیدر و این سینه جای حیدر است
قدسیان بر لب نوای واعلی سر داده اند
دیده حور و ملائک خاک پای حیدر است
ماه دیگر یار خود را در زمین از دست داد
زین سبب در آسمان امشب فنای حیدر است
مسجد و محراب و منبر ذکر حیدر می کنند
در دل سجاده ها حال و هوای حیدر است
زادگاهش کعبه و محراب مسجد مقتلش
این نشان عزت و شان ولای حیدر است
هاله ماتم گرفته خانه ی بی فاطمه
بیت الاحزان بعد از این ماتمسرای حیدر است
خواب در چشم یتیمان عرب خوابیده است
پشت در ، در حسرت آب و غذای حیدر است
نخل ها زانوی غم اندر بغل بگرفته اند
چند روزی کوچه ها درد آشنای حیدر است
ابن ملجم را بگو بر خود مپیچد از هراس
شاید او هم شامل ذکر و دعای حیدر است
- جمعه
- 7
- آذر
- 1399
- ساعت
- 19:51
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
ابوالفضل عباسی معروفان
ارسال دیدگاه