ای منجی رهایی دین خدا بیا
جبران دردهای دل هل اتا بیا
ای آخرین سلالۀ مظلوم اهل بیت
آقا ترا به آبروی مصطفی بیا
از چاههای کوفه چه داری خبر ؟ بگو!
ای باخبر ز درد دل مرتضی بیا
ام الائمه النُّجَبا منتظر تُراست
ای آشنای مصحف زهرا بیا بیا
از غربت غریب مدینه بگو بما
ای باخبر ز سرّ دل مجتبی بیا
سنگین ترین مصیبت تو داغ کربلاست
ای منتقم به خامس آل کسا بیا
احیاگر صحیفۀ سجادیه تویی
ای شرح حال واقعۀ نینوا بیا
بی تو دم از وصیت باقر نمی زنیم
ای میزبان روضۀ صحن منا بیا
شیخ الائمه گفت: که خدمتگذار توست
ای مقتدای صادق آل عبا بیا
باب الحوائجی که دخیل تو بسته است
از چاه خواند ، یوسف زهرا ترا بیا
تو نور چشم عالم آل محمدی
سوگند بر پیمبر و جان رضا بیا
از کودکی جواد الائمه بیاد تست
آقا! قسم به گریۀ ابن الرضا بیا
تبعیدگاه هادی دین یک بهانه ماند
دیگر تو بر نجات امام الهدی بیا
حاجت به غیر تو حسن عسگری نداشت
ای مانده از قدیم ز بابا جدا بیا
سرداب سامرا ز سحر تا سحر به سوز
سر داده این صلا به صباح و مساء بیا
عالم ز جور و ظلم پر است ای امیر عدل
ای ضامن حقیقی عهد و وفا بیا
آقا قسم به درد اسیری عمه ات
با ذوالفقار حضرت مولای ما بیا
- جمعه
- 7
- آذر
- 1399
- ساعت
- 20:47
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه