یا علی باز از خدا دستی به همراه بسیج
جاودان کن در جهان این جلوه و جاه بسیج
یا علی خون حسینت کِی رود از یادها
گو ببیند زینب این غوغای خونخواه بسیج
تا علمدارش گشاید بال شاهین علم
می دهد فرمان حسینت کو بُوَد شاه بسیج
اشک و خون می بارد از آفاق آذربایجان
خود به مژگان رفت آذربایجان را بسیج
می زداید دود آه خیمه های سوخته
خیمه و خرگاه زد در کربلا آه بسیج
کوردل بودند اهل کوفه و بیعت شِکن
قوم سلمان است این قوم دلاگاه بسیج
غرش ای شیر خدا ببر و پلنگ خفته را
تا شود صدّامیان خرگوش و روباه بسیج
لشکر اسلام شد چون سیل و طوفان در خروش
کفر اگر خود کوه باشد می شود کاه بسیج
روز کین و انتقام است از گروه حرمله
چند باشد داغ اصغر زجر جانکاه بسیج
رهبر از نصر مِنَ اللَّه داد فرمان جهاد
تا رسد فتح قریب از نصرت الله بسیج
- شنبه
- 8
- آذر
- 1399
- ساعت
- 21:55
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
محمد حسین شهریار
ارسال دیدگاه