اتش زبانه زد
از خانهء علی
در بین شعله سوخت
پروانهء علی
زینب به سر زنان
سوی که میدود
از پای در چرا
خونابه میرود
معجر خونین
سینه و پهلوی مادر
خونین
دیوار و میخ در خونین
در شعله
کاشانه
میسوزد
پروانه
مادر مادر
مادر مادر مادر مادر
مادر مادر مادر
وا اما (۴)
چون بار شیشه داشت
همسنگر علی
یک ایه شد جدا
از کوثر علی
هر چه مقیره خواست
با هر بهانه زد
هم با غلاف تیغ
هم تازیانه زد
حیدر تنها
مانده در بین موج
غمها
بر زمین افتاده زهرا
میسوزد
کاشانه
در اتش
پروانه
مادر مادر
مادر مادر مادر مادر
مادر مادر مادر
وا اما (۴)
گریز کربلا ( خونین حسین ع)
شد قلب خواهری
کنده ز بیخ و بن
ان لحظه ای که دید
الشمر و جالس،
بر روی سینه اش
قاتل نشسته بود
ای کاش که بی حیا
دستش شکسته بود
حنجر خونین
در دست قاتلش خنجر
خونین
زخمی ، عریان ، بی سر ، خونین
افتاده
در گودال
بر صحرا
شد پامال
ای وای ای وای
ای وای ای وای ای وای ای وای
ای وای ای وای ای وای
واویلا (۴)
- سه شنبه
- 11
- آذر
- 1399
- ساعت
- 11:4
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
امیر حسین الفت
ارسال دیدگاه