آفتاب آیینه دار بارگاه زینب است
ماه،شمع آستان عرشجاه زینب است
من نه تنها عاجزم در مدحتش، دانشوران
عاجز از وصف جلال بارگاه زینب است
آستان عرش جاهش مأمن جود و عطاست
عالم و آدم ز رحمت در پناه زینب است
خضر اگر چه تا ابد سرمست صهبای بقاست
باز اینجا تشنه جام نگاه زینب است
گرچه از فوج ملک خُدّام دارد جبرئیل
از شرف خود خادم آرامگاه زینب است
در حدیث کربلا اندر قتال مشرکین
از سر مردانگی معجر ، کلاه زینب است
در مصاف کافران بعد از حسین بن علی
کربلا در کربلا منطق سپاه زینب است
در میان بانوان عالم از یُمن شرف
بعدِ عزّ و جاه زهرا عزّ و جاه زینب است
زخم زنجیر اسارت ضرب شلاق ستـم
در ره ایثار و جانبازی گواه زینب است
باید از زینب کند وحشت،امیر شام، چون
تیز تر از ناوک شمشیر ، آه زینب است
سرفراز است دردوعالم هرکه شبخیز این جهان
رهرو فرزانه و جانباز راه زینب است
درهجوم خشم کی افتد ز پا چون در جهان
مسند وحی و تولّا تکیه گاه زینب است
- چهارشنبه
- 12
- آذر
- 1399
- ساعت
- 22:45
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
ارسال دیدگاه