• پنج شنبه 13 اردیبهشت 03

 عبدالحسین شفیع پور

گفته می‌آید از آنجایی که هستی پا گرفت

327

گفته می‌آید از آنجایی که هستی پا گرفت
از بنایی که شکافش رخصت از مولا گرفت

آری می‌آید و می‌بینی چگونه این جهان
زشتی‌اش پایان گرفت و صورتی زیبا گرفت

ذوالفقارش صیقلی رزمش همانند علی
ریشه آنکس زند کز دختری بابا گرفت

عدل و دادی می‌کند میزان نفس گیرد از او
او نفس گیرد از آن نفسی که جان از ما گرفت

دین حق برپاکند، هر فاسدی کوبد زمین
و همانی که دروغین در لباسی جا گرفت

علم و دانش را فراوان، لکن او رسوا کند
آن وزیری را که ناحق دانشش امضا گرفت

از وجودش رحمت و نعمت فراوان می‌چکد
یکصدا گوید جهانی کار ما بالا گرفت

منتظر می‌مانم و جانم به جانش بسته است 
این محبت را گمانم قطره از دریا گرفت

سروده: عبدالحسین شفیع پور

  • چهارشنبه
  • 19
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 12:26
  • نوشته شده توسط
  • عبدالحسین شفیع پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران