• دوشنبه 14 آبان 03

 حسین رحمانی

امام زمان(عج)، فاطمیه -(مژدۀ صبح ظهور وظفرش می آید)

657

مژده ی صبح ظهور و ظفرش می آید
مرد تنهای زمین از سفرش می آید 

مرهم درد بشر جمعه ی موعود خدا 
با همان سیصد و اندی نفرش می آید

سالیانیست که رزق همه آدم ها
از دل نافله های سحرش می آید

او به دنبال گرفتار پریشان راهی ست
آه من هم که بگیرد اثرش می آید

بوی خاکستر پروانه بپیچد همه جا 
شمع هر جمع که باشد خبرش می آید  

شب طوفانی و ابری دل دریا خون است
برسانید به دریا قمرش می آید

به امیدی در میخانه نشستم همه شب
که  در این کوچه شبی رهگذرش می آید

از  نگاهش به خدا معجزه ها می ریزد
خلق روح القدس از یک  نظرش می آید 

صاحب مجلس مادر خود آقا باشد 
رزق اشک همه از چشم ترش می آید 

**

روضه این است خدایا که زن حامله ایی
بین دعوا چه بلایی به سرش می آید

شعله ها از طرفی... مشت و لگد از سویی
تازیانه طرف بال و پرش می آید

بینِ دیوار و ...
    در و ...
      شعله و...
             سیلی ...
                      دارد ...

ناله وای حسین از جگرش می آید

  • جمعه
  • 28
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 17:29
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران