• دوشنبه 3 دی 03


شعر حضرت رقیه (س) (این جا که زخم از درِ هر خانه می زنند)

1145
3

این جا که زخم از درِ هر خانه می زنند
این جا که بند بر پَر پروانه می زنند
خون می چکد ز گوشۀ چشمان خاکی ات
وقتی که پلک های غریبانه می زنند

 

با گوشواره های خودم ناز می کنم
بر دختران که سنگ به ویرانه می زنند
مویی نمانده تا که ببافی هزار شکر
مویی نمانده باز چرا شانه می زنند
دستی بکش به زبری رویم که حق دهی
نامردهای شام چه مردانه می زنند
دستم برای لمس لبت هم تکان نخورد
از بس که تازیانه بر این شانه می زنند
شاعر:حسن لطفی

 

  • دوشنبه
  • 20
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 7:54
  • نوشته شده توسط
  • feiz

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران