گل بریزید گلاب بیارید ازقمصر
چسبیده لبهامون از قند مکرر
حک شده امشب روی بال ملائک
با خط‌خوش‌جان‌سنه‌قربان یاشُبّر
باده‌ی شیراز منی|دلبر ناز منی
چه غم زطوفان بلا|بال پرواز منی
تشنه‌ی باران توام|دست به دامان‌توام
کشته‌ی آن لعل لب‌و|تیغ مژگان‌توام
میخونن ماهیا تو دریا
مروارید اومده به دنیا
حضرت فاطمه س شدمادر
مولامون علی ع شده بابا
کاشف الکروبنا
انت فی قلوبنا
میریزه از تبسمت دُرُّ و یاقوت
شده عوالم از کرامتت مبهوت
تو اومدی و آفریده شد انگار
با گوشه‌ی نگاه تو کل لاهوت
ذکر تو احلی من عسل|زیر پات ماه و زُحل
با تو شده کن فیکون|شتر سرخ جمل
نور تو روح ملکوت|نام تو ذکر قنوت
خورده گره این دل من|به خم طره‌ی موت
فرموده به شان تو نبی
عقل مجسمی یاحسن(ع)
یا معزالمومنین داری
یه عالمه اویس قرن
کاشف الکروبنا
انت فی قلوبنا
میکشه طرح ضریحتو فرشچیان
تو صحنتم پهن میشه قالی کاشان
نقش رو کاشی هایِ فیروزه ایِ
سقاخونه‌ت باشوا دولانیم حسن‌جان
شفا و تسکین منی|شور شیرین منی
توی سرازیری قبر|ذکر تلقین من
صلح تو بود اوج قیام|سایه‌ی تو مستدام
عزیز مومنینی و| کرمت علی الدوام
این عربستان سعودی
میشه حسنستان به زودی
با لشگر حزب الله میره
دشمنت به سمت نابودی
کاشف الکروبنا
انت فی قلوبنا
- دوشنبه
- 1
- دی
- 1399
- ساعت
- 14:45
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
بابک امامی
ارسال دیدگاه