• دوشنبه 3 دی 03


ولادت امام حسن -(ای که بر خاکی و در عرش مقیمی آقا)

392
1


ای که بر خاکی و در عرش مقیمی آقا
جلوه ی طوری و استاد کلیمی آقا
من سراپا همه جهلم تو فهیمی آقا
رمضان است و بر این سفره نعیمی  آقا
تو رحیم ابن رحیم ابن رحیمی آقا
تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا 

در مدینه  ز قدوم تو صفا جمع شده
بر در بیت علی خیل گدا جمع  شده  
در نم جود تو دریای سخا جمع  شده  
در وجودت همهءآل عبا جمع شده  
ای که در لطف و عطا بحر عظیمی آقا
تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا

صدف بحر خداوند گوهر آورده
دامن حضرت  خورشید  قمر آورده  
شجر باغ علی تازه ثمر  آورده
حضرت فاطمه گویا که پسر آورده
چون رسول مدنی نفس سلیمی آقا
تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا

تو به لبهای نبی علت هر لبخندی  
تا علی دید تو را گفت عجب فرزندی
ظاهراً کوه نمک هستی و همچون  قندی 
باطناً مادر خود فاطمه را دلبندی  
ای به زهرا و علی عشق صمیمی  آقا
تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا

جلوه کرده ست خدا بر جلواتش  صلوات
مصطفایی صفت آمد به صفاتش  صلوات  
حسن آمد به جمیع حسناتش  صلوات  
چه مبارک بود او بر برکاتش صلوات
تو مُهَيْمِنُ تو مُبَيِّنُ تو حکیمی آقا  
تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا

سفره گر سفرهء تو ،دست اگر دست تو بود  
پس تمنای کریمان همه بر دست تو بود  
خلقت ارض و سماوات مگر دست تو بود  
اختیار همه ی جن و بشر دست تو بود  
تو تجلای خداوند علیمی  آقا 
تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا

چه کسی گفته تو را لشکر بی یار بود  
 ملک و جن و بشر بر تو وفادار بود
آنقدر بحر کمال تو گهربار بود
که حسین ابن علی بر تو علمدار بود  
مرشد صبر شدی ،بسکه حلیمی آقا
تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا

بهر اصحاب  جمل وقت کفن آمده است  
به دل اهرمنان کوه محن آمده است 
روبهان را همگی لرزه به تن آمده  است  
همه گفتند گریزید حسن آمده است 
کافران را بخدا نار جحیمی آقا   
تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا

آنکه در خانهءتو لایق دربانی شد
صولت و منزلتش شیوه ی اعیانی  شد  
ماجرای من و تو آنچه که میدانی شد
دل من در قفس عشق تو زندانی شد
نظری جانب  این  عبد قدیمی آقا
تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا

زائر غمزده  داری تو ، ولی گنبد نه
قبر ویران شده داری تو ، ولی مرقد نه
دفن کردند تو را در حرم احمد !؟ نه
و نمودند ادا حق تو را بی حد!؟ نه
شهر خود هستی و ویرانه حریمی آقا
تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا

ای که در سبقهءخود فتح جمل داشته ای
کهکشانی و دو صد ماه و زحل داشته ای
حتم بر گفتن احلی من عسل داشته ای
در صف کرببلا هم دو سه یل داشته ای
تو بر آن نهضت جاوید  سهیمی  آقا  
تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا

شیعیان  کاش ببینند که همراه سپاه
میرسد گل پسرت حضرت مهدی از راه
زود نابود کند آل سعود ، آل گناه
تیرگی  محو شود تا که برون آید ماه
تو هزیمت گر این قوم لئیمی آقا
تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا

  • دوشنبه
  • 1
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 14:53
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران