ایدل همه جا دوباره زیباست
هرسو که کنی نظاره زیباست
بنگر تو به ماه ورقص نورش
چشمک زدن ستاره زیباست
فصل گل وموسم بهار است
دیدار گل بهاره زیباست
بنگر توبه آسمان که خورشید
درهاله ای از شراره زیباست
ذرّات جهان به چشمت امروز
دانی که چرا هماره زیباست
مرآت جلال ایزد آمد
عطر نفس محمّد آمد
این نور که جلوه ای خدائی است
آئینۀ حُسن کبریائی است
زین مهر پُراز تجلی وعشق
هستی همه غرق روشنائی است
این زمزمۀ ولادت او
آهنگ نسیم دلربائی است
گرغنچه صفت تو عقده داری
کارش همه دم گره گشائی است
فریاد بزن زدل، دل تو
گرهمچو کبوتری هوائی است
مرآت جلال ایزد آمد
عطر نفس محمّد آمد
تا رشتۀ غم گسست آن روز
شد آمنه گل به دست آن روز
بشکفت گل وجود احمد
با جلوۀ حق پرست آن روز
تا شور ولادتش به پا خواست
آتشکده ها نشست آن روز
درموکب این امین خلقت
بت های جهان شکست آن روز
درحالت وجد وشور کعبه
ازشوق شنفته است آن روز
مرآت جلال ایزد آمد
عطر نفس محمّد آمد
عاشق شده مهر برجمالش
مات است زجلوه وجلالش
این است همان گلی که یزدان
گفته سخن از گل جمالش
این است همان پیمبر نور
جان همه برخی کمالش
شور دگری فکند در دل
گلبانگ اذانی از بلالش
جبریل شب ولادتش گفت
با زمزمه وطنین بالش
مرآت جلال ایزد آمد
عطر نفس محمّد آمد
قرآن ورق روایت اوست
گلزار پِر ازحکایت اوست
اسلام اگر شده ست جاوید
ازهمت واز درایت اوست
هرکس که محمّدی است فردا
درسایه ای ازحمایت اوست
منشور نجات امت او
در دست پُر از کفایت اوست
ای آن که به روز ناامیدی
چشمت به سوی عنایت اوست
مرآت جلال ایزد آمد
عطر نفس محمّد آمد
چشمان فلک زخلقت او
بوده است گواه عصمت او
مُحرم شده جبرئیل ازعرش
آید زپی زیارت او
این است شرافتش که جبر یل
بسته ست کمر به خدمت او
سرمایۀ عزّت دوعالم
باشد به خدا محبت او
در روز شکفتنش وفایی
سوگند به او وعترت او
مرآت جلال ایزد آمد
عطر نفس محمّد آمد
- دوشنبه
- 1
- دی
- 1399
- ساعت
- 16:11
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه