چیزی نشده خیالت راحت
پاشو پسرم، پاشو برگردیم
نامردیا که یکیدوتا نیست
ما که تا حالا تحمل کردیم
ببین فقط چادرم یکم خاکی شده، چیزی نشده
ببینفقطازگوشمیکمخوناومده، چیزی نشده
از اهلِ خونه دیگه، رو میگیرم از امشب
چیزی نگی به بابا، چیزی نگی به زینب
هِی نگو وای مادرم
من خوب میشم پسرم
...........................................
چه غریبونه نگام میکردی
چه غریبونه منو بوسیدی
آره باورش میدونم سخته
روضههایی که تُو کوچه دیدی
پاشو بریم بیقراری بسه حسنم، چیزی نشده
ببیندارمصافوسادهلبخندمیزنم، چیزی نشده
دردت به جون مادر، حالم خوبه عزیزم
من غصههامو باید، توی دلم بریزم
خوبم... فقط کمرم
من خوب میشم پسرم
...........................................
توی کوچهمون زمین که خوردم
یهویی دیدم تو رفتی از حال
دیگه چی بگه یه دختربچه
که میره باباش میون گودال
میبینه پیراهنش رو غارت میکنن، غریبه حسین
بهخیمههاشوندارنجسارتمیکنن، غریبه حسین
سر روی نیزهها و، تن زیر سمّ مرکب
سنگ جوابِ قاری، سیلی جوابِ زینب
آی شیعهها جگرم
خونه برا پسرم
- سه شنبه
- 2
- دی
- 1399
- ساعت
- 13:36
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
حمید رمی
ارسال دیدگاه