کبوتران حرم را شکسته پر نبرید
پیاده آل عبا را به این سفر نبرید
عیال و عترت سلطان به بند و بر زنجیر
میفکنید و از این راه پر خطر نبرید
به اشک چشم یتیمان به حرمت زهرا
دوباره قافله ام را از این گذر نبرید
خدای عشق من آنجا فتاده بی سر و دست
به دشت مانده بدنها به نیزه سر نبرید
فتاده ساقی عطشان کنار نهر فرات
که داغ او به دلم می کند اثر نبرید
سه ساله دخت حسینم ز غصه نالان است
غمش فزون نکنید و بر پدر نبرید
خجالتی بکشید از امام تبدار و
به روی نافه عریان گل و گهر نبرید
خدای من چه بگویم ؟ که هرچه میگویم
مرا ز پیش حسینم نچیده بر نبرید
به گوش دشمن نادان فرو نرفت هرگز
که آفتاب خفته و از محضرش قمر نبرید
کانال عباسی معروفان اهری (معروف)
- سه شنبه
- 2
- دی
- 1399
- ساعت
- 23:30
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
ابوالفضل عباسی معروفان
ارسال دیدگاه