مادر برای عمر کمت گریه می کنیم
هر شب برای قد خمت گریه می کنیم
هر روزِ ما برای شما فاطمیه است
پس لحظه لحظه پای غمت گریه می کنیم
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم
از رفتن قدم قدمت گریه می کنیم
هر جا که دود و آتش و مسمار دیده ایم
از غصه های دم به دمت گریه می کنیم
ما بی خیال سیلی مادر نمی شویم
پس تا ظهور منتقمت گریه می کنیم
چادر نماز فاطمه حصن حصین ماست
ما زیر سایه ی علمت گریه می کنیم
توفیق گریه را تو خودت می دهی به ما
پس پای سفره ی کرمت گریه می کنیم
ایوان طلا و گنبد و گلدسته ات کجاست؟
حالا که گم شده حرمت گریه می کنیم
- چهارشنبه
- 10
- دی
- 1399
- ساعت
- 12:26
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
حسین ایزدی
ارسال دیدگاه