• سه شنبه 15 آبان 03

 قاسم صرافان

حضرت زهرا(س)، مدح و مرثیه -(خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد)

384

تازیانه، گوشواره، گریهء بی صدا


خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد

خواستم من هم بگیرم دست بابا را نشد

 

مادرم او را گرفت و تازیانه پشت هم،

هی فرود آمد، ولی دستان مادر وا نشد

 

دست مادر آخرش وا شد، نمی‌گویم چطور

آنقدر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد

 

حال و روزش فکر می‌کردم که بهتر می‌شود

هر چه ماندم منتظر، فردا و فرداها... نشد

 

هر چه گشتم کوچه را، فردا و فرداها... نبود

هر چه گشتم گوشواره آخرش پیدا نشد...

 

چشم امید یتیمان! چشم را وا کن ببین

ناله هم سهم یتیمان تو از دنیا نشد

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 12:9
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران