رنج
و ملال بی بی، غربت مولا
یا
فاطمه با قدر و جلالی که تو داری
در
حیرتم از رنج و ملالی که تو داری
کس
با خبر از قدر بلند تو نگردد
در
فرصت کوتاه و مجالی که تو داری
ای
زهره ی زهرا «بابی انت و امی»
در
حیرتم از شوق وصالی که تو داری
کی
مانع پرواز تو شد در طلب حق!؟
قربان
شکسته پروبالی که تو داری
اسلام
غریب است و علی یکه و تنهاست
این
است همه فکر و خیالی که تو داری
ای
لاله ی پرپر شده بین در و دیوار
خون
گریه کند فضه به حالی که تو داری
می
دانم اگر ناز اجل را نکشیدی
خود
می کشدت رنج و ملالی که تو داری
استادشفق
- یکشنبه
- 14
- دی
- 1399
- ساعت
- 20:12
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
استاد محمد جواد غفورزاده
ارسال دیدگاه