اوصاف
ملکوتی، نور ظاهر و باطن، فداها ابوها، مرثیه
ای
نبوی منظر و الهی مظهر
وی
به نگاه علی محمّد دیگر
مصحف
رخسار تو تمامی قرآن
گلشن
دامان تو حقیقت کوثر
قلب
نبی با تکلّم تو مصفّا
بیت
علی با تبسّم تو منّور
دخت
پدر پروری و امّ ابیها
بلکه
"فِداها" به وصف توست مکرر
عطر
بهشت خداست در نفس تو
روح
محمد ز بوی توست معطر
رشتۀ
امّید انبیا رود از دست
گر
نگذاری تو پا به عرصهء محشر
باغ
جنان را موالیان تو زینت
ملک
جهان را سلاله های تو زیور
عالم
هستی فنا و نور تو باقی
صادر
اول خدا، وجود تو مصدر
ای
ز تو تابنده نور ظاهر و باطن
وی
به تو محتاج، خلق اول و آخر
حکم
قضا با اشارۀ تو معین
امر
قدر با نظارۀ تو مقدر
گوشۀ
چشمی گر افکنی به خلایق
نیمی
سلمان شوند و نیمی ابوذر
خانۀ
تو قبلۀ مراد امامان
حجرهء
تو کعبهء امید پیمبر...
با
تن درهم شکسته، باز دویدی
در
دل دشمن برای یاری حیدر
مولا
پیش رخت به زهرا زهرا
زینب
پشت سرت به مادر مادر
چشم
حسن هر طرف بدست مغیره
روی
حسینت به سوی قبر پیمبر
استادسازگار،
گلچین و تلفیق دو قصیدهء
- یکشنبه
- 14
- دی
- 1399
- ساعت
- 20:25
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه