• دوشنبه 3 دی 03

استاد محمد جواد غفورزاده

اشعار فاطمیه -(ای نورخداجویی در آینه جانت)

637

خیر کثیر، شب قدر، تربیت، توسل


ای نور خداجویی، در آینه ی جانت

باز این دل شیدا شد، مجنون و غزلخوانت

 

 ای یاس بهشت آیین، عطر نفس یاسین

خارم من و میگردم، در طرف گلستانت

 

تو روح تولایی، تو زهره ی زهرایی

تو ام ابیهایی، عالم همه حیرانت

 

روزی که زدی لبخند، بر آینه ی گیتی

خورشید شفاعت هم، سر زد ز گریبانت

 

ای نور اهورایی، انسیه ی حورایی

گل چیده به زیبایی، وحی از لب خندانت

 

اخلاص و یقین تنها، با نام تو معنا شد

ایثار شکوفا شد، در پرتو ایمانت

 

اصحاب کسا هرگاه، تسبیح تو می گویند

از عرش فرو ریزد، گل بر سرو سامانت

 

حق خوانده تورا کوثر، در آیه ی اعطینا

ای خیر کثیر تو، گل های فراوانت

 

هستی به سجود آمد، جنت به وجود آمد

وقتی که رسول الله، زد بوسه به دستانت

 

دستاس صبوری ها، با دست تو میگردد

هرچند که میچرخد، افلاک به فرمانت

 

در عشق و جهان سوزی، در معرفت آموزی

شد جان و دل زینب، آیینه ی عرفانت

 

مهریه ی تو آب است، مهر تو جهانتاب است

ذرات جهان دارند، سر در خط پیمانت

 

شرح سعه ی صدری، معنای شب قدری

ای گستره ی هستی، سجاده ی ایمانت

 

ای خطبه ی تو سوزان، در مسجد پیغمبر

اهنگ فدک دارد، فریاد گل افشانت

 

بر غربت و غم های، مولای خداجویان

پهلوی تو شد شاهد، بازوی تو برهانت

 

گلبرگ شقایق ها، تا رنگ شفق دارد

یا انسیه الحورا، چشم من و احسانت

 

یا فاطمه الزهرا، دست من و دامانت

یا انسیه الحورا، چشم من و احسانت

استادشفق

  • یکشنبه
  • 14
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 21:41
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران