• سه شنبه 4 دی 03

حاج نادر بابایی

انتظار -(درد بی درمان ما گشته خدایا انتظار)

411
1

درد بی درمان ما گشته خدایا  انتظار
هرشبی سوزم که سازم روز را با انتظار

در گذرگاهِ  زمان افتاده ایم  و مُنتَظِر
عمر ما آخر سر آید ایخدا  یا  انتظار ؟

تا اسیر طُرّهء  زُلفش شدم یالَلعَجب 
سَهلتر آمد مرا جان کَندَنم  تا انتظار

لب فرو بندم زشِکوِه یا که فریادی زَنم
کاسهء  صبر مرا پُر کرده گویا انتظار

عاشق  بی اِدّعا طَی طریق  جان کند
مُدّعی را میگذارد خسته در جا انتظار

غرق این شطرنج گردون میشوم امّایقین
میکند کیش و پس آنگه مات ما را انتظار

(نادرا) زین بَرزَن رِندان مپیچان راه خود
در صِراط مُستقیمی گشته  معنا انتظار

  • یکشنبه
  • 21
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 22:41
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران