گر چه از ضعف تن از جا نتوان بر خیزم
مژدهٴوصل تو کو کز سر جان برخیزم؟
کن قدم رنجه که چون خاک به ره بنشینم
پیشتر زآنکه چو گردی ز میان برخیزم
گر شبی با من ویرانه نشین بنشینی
از سر خواجگی کون ومکان بر خیزم
طفلم و آمده پیری به سراغم تو بیا
تا سحر گه ز کنار تو جوان برخیزم
اگر از دست شدم پا به سر خاکم نِه
تا به بویت ز لحد خنده کنان برخیزم
شاعر : علی انسانی
- پنج شنبه
- 23
- آذر
- 1391
- ساعت
- 7:13
- نوشته شده توسط
- feiz
ارسال دیدگاه