• دوشنبه 3 دی 03


شعر حضرت رقیه (س) ( پدر من پسر فاطمه مهمان من است)

1560
-1

پدر من پسر فاطمه مهمان من است
عمه  مهمان نه که جان من و جانان من است
کنج ویرانهٴشام و سر خونین پدر
آسمان در عجب از این سر و سامان من است
از بهشت آمده آقای جوانان بهشت
یوسف فاطمه در کلبهٴاحزان من است
اوست موسای من و غمکده ام وادی طور
آتش نخلهٴطور از دل سوزان من است
یاد باد آنکه شب و روز مرا می بوسید
اینکه امشب سر او زینت دامان من است
گر لبش سوخته از         و سوز جگر
به خدا سوخته تر از لب او جان من است
می زنم بر لب او بوسه که الفت ز قدیم
بین این لعل لب و دیدهٴگریان من است
شاعر : موید مشهدی

  • پنج شنبه
  • 23
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 7:25
  • نوشته شده توسط
  • feiz

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران