• یکشنبه 4 آذر 03

 حمید رمی

متن و ملودی نوحه فاطمیه -(بهار عمرت شده خزونی...)

1592
3

بهار عمرت شده خزونی
میری با اینکه هنوز جوونی
از این‌همه غم، از این‌همه درد
دلت شکسته قدت کمونی

بیقرارِرفتنی‌می‌دونم‌بس‌که‌خسته‌ای‌ازاین‌دنیا
این‌روزاچجورتحمل‌کردی‌دردای‌نگفته‌رو زهرا

آه می‌بینم که چشمات داره بسته میشه
کاش می‌دیدم می‌خندی تو مثل همیشه

حال و روز علی رو می‌بینی
فاطمه فاطمه کَلّمینی
..........................................
نفس کشیدن برات عذابه
شبای اشکِ ابوترابه
تموم این شهر، اینو می‌دونن
علی بی‌زهرا خونه‌خرابه

بی‌پناهیِ علی تسکینِ درد مردمای بی‌مِهره
گریه‌هم‌نمی‌تونه‌گردغربت‌روپاک‌کنه‌ازاین‌چهره

تو میری و برا درد من نیست طبیبی
آه امون از غریبی غریبی غریبی

حال و روز علی رو می‌بینی
فاطمه فاطمه کَلّمینی
..........................................
پیشت نشستن شبای آخر
همه یتیمات کنار حیدر
نه قاتلی هست بالا سر تو
نه نیزه‌داری نه تیغ و خنجر

داری‌روضه‌ی حسین‌می‌خونی گریه‌می‌کنی‌دم‌آخر
داری‌ازیه‌قتلگاه‌میگی‌وناله‌های‌خواهرومادر

آه برادر روی نیزه قرآن می‌خونه
آه یه خواهر با غصه با غم هم‌زبونه

حال زینب رو داری می‌بینی
مادرم مادرم کَلِّمینی

  • شنبه
  • 27
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 14:53
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 1.16 MB
تعداد بازپخش 155
تاریخ بارگذاری شنبه 27 دی 1399 11:24

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران