چه برو بیایی داشتیم، کجاست اون روزا
فاطمیه هایی داشتیم، کجاست اون روزا
سابقه نداشته انقدر ازت دور باشم
چه محرمایی داشتیم، کجاست اون روزا
فکرشم نمی کردم ببینم یه روزی روضه ها اینجوری باشه
میشه بگی چکار کنم برای اینکه همه چیز باز مثل گذشته باشه
بغلم کن؛
بیشتر از همیشه آغوشتُ میخوام
بغلم کن؛
من الان یه ساله دلتنگِ قدیمام
بغلم کن .. بغلم کن ..
چه برو بیایی داشتیم، کجاست اون روزا
فاطمیه هایی داشتیم، کجاست اون روزا
سابقه نداشته انقدر ازت دور باشم
چه محرمایی داشتیم، کجاست اون روزا
خیلی پیرغلاما بودن، که از دست رفتن
چه بزرگترایی داشتیم، کجاست اون روزا
تو حرم رفتم و دیدم که سوت و کوره
چه امام رضایی داشتیم کجاست اون روزا
فکرشم نمی کردم یه روز بیاد که از دور ضریحتُ ببینم
فکرشم نمی کردم نتونم با رفیقام بیام پیشت بشینم
بغلم کن؛
سرمُ می خوام رو شونه هات بذارم
بغلم کن؛
من که هیچ کسی رو جز خودت ندارم
بغلم کن .. بغلم کن ..
بغلم کن؛
بیشتر از همیشه آغوشتُ میخوام
بغلم کن؛
من الان یه ساله دلتنگِ قدیمام
بغلم کن .. بغلم کن ..
این تقاص کدوم گناهِ
میدونی چند وقته چشم به راهِ
این تقاص کدوم گناهِ
هم شبم سیاهه هم روزم سیاهِ
بغلم کن؛
بیشتر از همیشه آغوشتُ میخوام
بغلم کن؛
من الان یه ساله دلتنگِ قدیمام
بغلم کن .. بغلم کن ..
میگم کربلا؛ میگن که راها بسته است
میگم امام رضا؛ میگن رواقا بسته است
در به درم ..
جایی رو دیگه ندارم که برم
در به درم ..
کسی نیست دست بکشه روی سرم
چه برو بیایی داشتیم، کجاست اون روزا
فاطمیه هایی داشتیم، کجاست اون روزا
سابقه نداشته انقدر ازت دور باشم
چه محرمایی داشتیم، کجاست اون روزا
- شنبه
- 27
- دی
- 1399
- ساعت
- 15:49
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
ارسال دیدگاه