از اَوَل تا انتها این صحنه آیا دیده دین؟
ماهِ خود را رویِ دوشَش میبرد خورشیدِ دین
کهکشان بر زیرِ پایِ مرتضی افتاده است
دو ستاره پشتِ خورشید و قمر بر روی دست
شمسِ دین از پا فتاده چونکه صبرش می رود
ماه در تابوتِ غم پنهان به قبرش می رود
این همان فتاح خیبر هست چنین تنها شده
قامت شیر افکن اش از درد زهرا تا شده
شمس میخواهد دلش را مست و صد چاکَش کند
تا شبانه ماه خود را در بقیع خاکَش کند
در بقیع آئینه عمر علی محکم شکست
آجر آجر سد ِ بغضِ مرتضی در هَم شکست
تا که با پیراهن زهرا دو چشمش پاک کرد
گوئیا هفت آسمان را مرتضی در خاک کرد
- جمعه
- 10
- بهمن
- 1399
- ساعت
- 19:36
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رامین محمد زاده
ارسال دیدگاه