• یکشنبه 30 اردیبهشت 03


شعر حضرت رقیه ( سری که بر سر نی باد را تکان می داد)

1333
1

سری که بر سر نی باد را تکان می داد
ندید دخترکی را که داشت جان می داد
ندید دختر بیچاره را که در خیمه
به عمه جسم لگد خورده را نشان می داد
و عمه گفت: «عزیزم! ندارد اشکالی»
به غیر این چه جوابی به این و آن می داد؟
و قصه لگد و کوچه را روایت کرد
که حق چگونه در آنجا به او توان می داد
گریست عمه، به خود گفت کاشکی می شد
کمی به دختر معصوم آب و نان می داد
نگاه دخترک انگار رنگ زهرا داشت
که بوی چادر بانوی بی نشان می داد
کسی سیلی اول به دست او ... ای کاش
مجال گفتن الغوث و الامان می داد
یتیم ها همه در امتحان قبول شدند
و عمه بود که آن روز امتحان می داد
به طرز بستن معجر نگاه می کردند
که عمه زینب شان داشت یادشان می داد...
شاعر: پیمان طالبی

 

  • جمعه
  • 24
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • feiz

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران