چهارپاره ای تقدیم به وجود نازنین حضرتش
دیشب خیال در دل امواج واژه ها
در حال دست و پا زدنی پوچ، غرق شد
خورشید، صبح تازه ی دیگر سرود و غرب
در انتظار سرخی خود، محو شرق شد
مضمون، ورای واژه و هر استعاره هست
خورشید یا ستاره و مهتاب نارساست
حتی به کارگیری تاریخ یا زمان
از حال یا گذشته و آینده نابجاست
باید سراغ فاطمه را از خدا گرفت
ماقبل آفرینش انسان چه ها گذشت؟
پیش از شروع خلقت افلاک و ماسوا
پیش از فرشتگان خوش الحان چه ها گذشت؟
طاها دلیل خلقت افلاک و ماسواست
حیدر دلیل خلقت طاها در آسمان
زهرا دلیل خلقت طاها و مرتضی ست
این است راز «أُمِّ أَبیها» در آسمان؟
خواندم که واژه واژه ی پیغمبر از خداست
پس بشنو نام «أُمِّ أَبیها» که از خداست
دیدار تازه می شد و می ریخت بوسه را
بر روی آیه آیه ی زهرا که از خداست
آیینه ای تمام نما بود فاطمه
با موجِ هر تبسم او عرش در سرور
هنگام خشم، عرش خدا غرق شعله بود
پس روشن است حال دو ناکس درون گور
وقتی که دست های امامان به سمت اوست
پس واضح است، فاطمه «أمَّنْ یُجیب» ماست
در اوج بی فروغی این روزگار سرد
تنها فروغ خانه ی طاها نصیب ماست
تقویم خوش سلیقگی اش را به رخ کشید
وقتی که مادرانه ترین روز روزگار
را برگزید و با خط زیبای عاشقی
مادر نوشت و گفت بماند به یادگار
شاعر: #سید_علیرضا_معزی
- سه شنبه
- 21
- بهمن
- 1399
- ساعت
- 13:56
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
ارسال دیدگاه