ای دل مَکن تَقلا آقا نخواهد آمد
تا نیست دل مکانش ، بیجا نخواهد آمد
دلدار و یار و غمخوار در یاریِ نگار است
یاری به غیر داری ، یارا نخواهد آمد
هر ثانیه اگر چه وقت ظهور یار است
تا ما به غیبت هستیم مولا نخواهد آمد
مهدی به بیکسیها همچون علیست، اما
روزی که او بیاید تنها نخواهد آمد
تا جای مرتضی را در دل عُمر گرفته
آن نورِ دیدگانِ طاها نخواهد آمد
تا حَق فاطمیه عالی اَدا نگردد
دلبند و یادگارِ زهرا نخواهد آمد
در جستجویِ یارَم هر سوی و کوی و بَرزَن
تا رام او نَگشته دلها نخواهد آمد
کودک بجای مَشقاش بر دفترش نوشته
اینجا که سفره خالیست بابا نخواهد آمد
ای خامهی #پریشان اَندر پِیِ نگاری
بیگانه گشته تا دل با ما نخواهد آمد
در باطن و به ظاهر دَمها زدی زِ مولا
عمرات به سر رسیده گویا نخواهد آمد
- چهارشنبه
- 22
- بهمن
- 1399
- ساعت
- 15:9
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رامین محمد زاده
ارسال دیدگاه