تو همان نورٌ علی نور، ز آیاتِ حقی
جلوهٔ ذات خدا از تو هویدا، زهرا
آفرینش به تو مدیون و به خلقت سببی
پیش پای تو بوَد عرش معلّا، زهرا
به نبی شور و سروری به علی مایهٔ فخر
گلبن باغ حیا، کوثرطاها زهرا
دست تو سینهٔ تو بوسه گه ختم رسل
ای که زیبا لقبت ،ام ابیها زهرا
شوکت و شأن و جلال تو بسی بی پایان
آرزوی تو کند جنت العلیٰ زهرا
نی فرشته به نماز و به دعایت مبهوت
کل عالم به تو مشغول تماشا زهرا
بوی جنت ز بقیع تو زند موج هنوز
داغ حسرت به دل اهل تولّا زهرا
کی شود یوسف تو پرده ز رُخ بردارد
کی شود شیعه کند قبر تو پیدا زهرا
روز محشر که همه مضطرب و گریانند
ناقهٔ نور تو بر حشر نهد پا، زهرا
انبیا محو جمال تو بوَد یوم نشور
گوید اندر صف محشر همه زهرا زهرا
حال اگر طالب فیضی و ارادت داری
با خلوص دل و با شوق بگو، یا زهرا
خادم درگه زهرا به جهان سلطان است
رمز حلّال همه مشکل دنیا ،زهرا
گر فقیر و شه و سلطان جهانی بازهم
نوکر نوکر دربار دربار توام یا زهرا
- شنبه
- 25
- بهمن
- 1399
- ساعت
- 22:32
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید قلعه بیگی
ارسال دیدگاه