• دوشنبه 3 دی 03

 مجید قلعه بیگی

غزل هجران -(ای صبح فروزنده روشنگر جانی)

441

ای صبح فروزنده روشنگر جانی
احوال شب تار مرا با تو که گوید؟

این جمعهٔ پایان همین  سال غمین است
پس حسرت دیدار مرا با تو که گوید

ای لاله گلزار علی، غنچهٔ زهرا
دامان پر از خار مرا با تو که گوید

تو همچو عمویت بخدا بحر سخایی
آشفتگی کار مرا با تو که گوید

این جمعه و آن جمعه فقط حد سخنهاست
درد و غم بسیار مرا با تو که گوید

تو شاه جنانی بخدا، منکه فقیرم
بد عهدی اسرار مرا با تو که گوید

  • شنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 23:8
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران