• دوشنبه 3 دی 03


شعر حضرت رقیه ( س) ( یک نیمه شب بهانه ی دلبر گرفت و بعد)

1894
2

یک نیمه شب بهانه ی دلبر گرفت و بعد
قلبش به شوق روی پدر پر گرفت و بعد
اما نیامده ز سفر مهربان او
یعنی دوباره دل دختر گرفت و بعد
آنقدر لاله ریخت به راه مسافرش
تا خواب او تجلی باور گرفت و بعد
آخر رسید از سفر اما سر پدر
سر را چقدر غمزده در بر گرفت و بعد
انگار او خوب خبر از ماجرا نداشت
طفلک سراغی از علی اصغر گرفته و بعد
از روز های بی کسیش گفت با پدر
یعنی نبرد بغض و گلو در گرفته و بعد
معراج رفتی از دل گودال قتلگاه
نیزه سر تورا به روی سر گرفته و بعد
دلتنگ بود و دخترت سنگ کینه ای
بوسه زچهره و لب خنجر گرفته و بعد
اما دوباره فرصت جبران رسیده بود
یک بوسه از گلوی مطهر گرفت و بعد
جان داد در مقابل چشمان عمه اش
با بال های زخمی خود پر گرفت و بعد ...

 

  • شنبه
  • 25
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 8:27
  • نوشته شده توسط
  • feiz

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران