طبع من امشب به پرواز آمده
ماه پرفیض رجب باز آمده
آل عصمت را گل ناز آمده
اهل دل را قبله ی راز آمده
آمده تک غنچه ی باغ حسین
بر رباب و زینبین نور دو عین
آمده هنگامه ی فیض حضور
شهر یثرب گشته غرق در سرور
دسته گل در دست غلمان است و حور
آمده گل واژه ی تنزیل و نور
شکرلله عیداکبر آمده
شادمان باشید اصغر آمده
آمده نور دو چشمان رباب
آن که باشد جان و جانان رباب
جان مولا، روح و ریحان رباب
می درخشد روی دامان رباب
این پسر تفسیر نور و کوثر است
هستی و روح و روان مادر است
غنچه ای از باغ و بستان حسین
او بود شمع شبستان حسین
او بود ساقی مستان حسین
خنده زد بر روی دستان حسین
او نه تنها از حسین دل می برد
گریه کن های حسین را می خرد
زادهای از نسل دخت خاتم است
یک گدای درگه او حاتم است
زخمهای درد ما را مرهم است
این پسر باب النجات عالم است
هر گدا امشب شود حاجت روا
دردها با یک نگاه او دوا
هستی عالم بود از هست او
شیعه باشد تا ابد سرمست او
هر دل عاشق بود پابست او
مشکل پیچیده وا بادست او
با خدا کار خدایی میکند
از همه مشکل گشایی می کند
هر دل عاشق بود دیوانهات
تو چوشمع وما همه پروانه ات
در کنار سفره ی شاهانه ات
گشته ام امشب گدای خانه ات
امشب از لطف تو مهمان توام
اصغرا، هم سفره ی خوان توام
دلبری باشد علی جان خوی تو
دل گرفته امشب عطرو بوی تو
قبله ی هر شیعه باشد کوی تو
هر گرفتاری دو دستش سوی تو
بادو دست کوچکت غوغا کنی
هر گره از کار ما را وا کنی
آخرین سرباز دشت کربلاست
مهر طومار شهیدان بلاست
مشتری خون پاک او خداست
دستگیر شیعیان روز جزاست
روز محشر حق عنایت میکند
د خون پاک او شفاعت میکند
حاجی شش ماهه ی دشت بلا
تشنه کام خردسال کربلا
ای مدال سینه ی خون خدا
خون بهای خون پاک تو خدا
از کرم اهل ولایت کن مرا
روز محشر هم شفاعت کن مرا
ای تمام سرنوشتم یا حسین
مهر تو اندر سرشتم یا حسین
نام تو بر دل نوشتم یا حسین
کربلای تو بهشتم یا حسین
عیدی میلاد اصغرکن عطا
ده به جمع ما برات کربلا
از ازل گشتم گدایت یا حسین
شاملم لطف و عطایت یا حسین
کرده ای برمن عنایت یا حسین
بر لبم شور و نوایت یا حسین
حق اصغر،ای امید ماسوا
روزمحشر کن شفاعت از(رضا)
- شنبه
- 2
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 12:22
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه