"بنداول"
الله الله حیدر اومده به میدون
لشگر از برقه نگاهش شده حیرون
از چپ و راست به عدو هجوم میاره
عزرائیل خسته شده بسکه گرفت جون
یدالله و ضربه میزنه
توی میدون علی،حربه میزنه
حملش طوفانیه،کارش ویرانیه
هدفه تیغه علی،یقینا فانیه
ذوالفقار به تاب وتبه،ذکره یازهرا رو لبه
دشمن رو میرونه عقب،علی شیره با غضبه
حیدریاعلی(4)
یاعلی علی یاعلی
* * * * * *
"بنددوم"
یه لشگر اسیره توی مشته حیدر
تو نبرد زره نداره پشته حیدر
دشمنو بیچاره کرده میونه جنگ
یل و پهلووناشونو کشته حیدر
دل دل سواره،یل و کراره
فتاحه فتوح علی،ولا فراره
صاحبه ذوالفقار،قدرت کردگار
جنگاوره قدرعلی،فاتح کارزار
ببین دریای خون جاریه،ضربه مرتضی کاریه
از ترسه نبرد با علی،عدو کارش گریه زاریه
حیدریاعلی(4)
یاعلی علی یاعلی
* * * * * *
"بندسوم"
تو غدیر دسته نبی تو دسته حیدر
وقته رزم کسی ندید شکسته حیدر
سر بلندی تو جهان از آنه غنبر
که شده نوکر و عبده مسته حیدر
شوهره فاطمس،شجاع بی واهمس
استاده غیرته،تک یله علقمس
اونکه دلاوره،امیره لشگره
اشبح المرتضی،یل آب آوره
عباس المثنای صفدره،روزه جنگش فوقه محشره
همه به هم میگن العجب،این اباالفضله یاحیدره
عباس بن علی(4)
یاابوفاضل ادخیل
- شنبه
- 2
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 18:20
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
الیاس محمدشاهی
ارسال دیدگاه