مادرببین که،بی تو،دنیاصفانداره
بعدازتوازدوچشمام،بارون غم میباره
بین تموم غمها،بی مادری چه سخته
این دردواین مصیبت،آتیش بدل میزاره
لالالالایی مادر٤
یادم میادشبایی،پیش تو مینشستم
روشونه،هات سرم بود،دستتوبودبه دستم
من زنده ام پس ازتو،بایادخاطراتت
اماببین که،بعداز،هجران توشکستم
لالالالایی مادر٤
کاشکی میشددوباره،روی توروببینم
مثل همون قدیما،کنارتوبشینم
یادم نمیره مادر،،حرفای پرزمهرت
دلخونم ازجداییت،وای ازدل غمینم
لالالالایی مادر٤
- شنبه
- 9
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 10:48
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محمدرضا محمدی (ناعم)
ارسال دیدگاه