• سه شنبه 15 آبان 03


غزل مصیبت امام کاظم(ع) -(دلگیر شد دریا، تلاطم میکند گاهی...)

502

دلگیر شد دریا، تلاطم می کند گاهی
"اشکم" مرا رسوای مردم می کند گاهی

بیچاره "چشمانم" تمام عُمر را لال است
نامت که می آید تَکَلُّم می کند گاهی

این بار بُنجُل را نخر..،باشد..،نگاهی کن
"معشوقه" به "عاشق" ترحم می کند گاهی

وقتی کبوترهای بامت آنقَدَر مستَند
حتّی کلاغی میل گندم می کند گاهی

وقت اذان،جبریل بالش را به خاکت زد
اینگونه او قصد تیمُّم می کند گاهی

شب ها دلم مثل کبوتر های صحن تو
گاهی هوای مشهد و قم می کند گاهی

دختر ز داغت سالیان سال باریده
دختر نمی خندد..،تبسّم می کند..،گاهی

با روضه های تو چُنان می سوزد آن دم که
زندان سردی را تجسّم می کند گاهی

از بس تمام عمر با غم همنشین بودی
"تقویم" میلادِ تو را گُم می کند گاهی

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 11:20
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران