• دوشنبه 3 دی 03

 محمدرضا محمدی (ناعم)

زبانحال حضرت رقیه(س) با راس امام -(بر روی خاک عکس خدا می کشم پدر)

712

برروی خاک عکس خدا میکشم پدر
تصویری ازنگاه شمامیکشم پدر

گاهی،زیاد یادمیبرم اینجااسیرم و
خودراقرین شورو صفـــا میکشم پدر

یادمدینه میکنم وخنده های تو
بانغمه ی رقیه بیــــــــــامیکشم پدر

برزانویت نشسته ولبخندمیزنم
عکسی زبوسه های شمامیکشم پدر

آغوش اکبرم که مراتکیه گاه بود
آنراسفارشی وجدا میکشم پدر

دوش عمو که مأمن این مرغ خسته بود
بااشک وآه ودردونوا میکشم پدر

ناگه تلنگری بمنِ خسته میخورد
بی اختیار کرب وبلا میکشم پدر

دشت وفرات ونیزه وشمشیر و سمّ اسب
یک بی سپاه وقوم دغا میکشم پدر

انگشترعقیق و یکی کهنه پیرهن
آتش،سواره،خیمه،عبــــــــــامیکشم پدر

دست وطناب وعمه وشلاق ونیش خار
یک سر نشسته روی جِدا میکشم پدر

شهری بنام کوفه و بازاروحشی اش
عکسی ز طعن وهلهله ها میکشم
 پدر
برروی نیزه،قاری قرآن نشسته است
باسنگ میزنند وِرا،میکشم پدر

حالاچگونه من بکشم راه شام را
آنجاکه تیغ ازکف پا میکشم پدر

ای وای شام،پدرشام،وای شام
حالاببین زشام چه ها میکشم پدر

بزم شراب کافرو فرماندهان هیـــــــــز
یک صحنه ازغم اسرا میکشم پدر

یک جانی یهودی و مزدورپست و مست
یک نوعروس غرق دعا میکشم پدر

یک عده ژنده پوش اسیر طناب ظلم
خود رامیان این نجبــــــــــــا میکشم پدر

ظلمت به روی تخت خلافت نشسته است
خورشیدرابه طشت طلا میکشم پدر

آب وطعام وسفره ی رنگین وکودکان
باحال ضعف ،بوی غذا میکشم پدر

دیگرتوان برای نشستن نمانده است
حالاببین خرابه چه ها میکشم پدر

نان ورطب برای تصدق میاورند
حالاببین که آه؟چرا میکشم پدر

"باگوشواره های خودم ناز میکنند"
ازدست اهل شام جفا میکشم پدر

بابا،توخسته ای و گلایه دگربس است
من هرچه میکشم ز وفا میکشم پدر

"ناعم"که دم زعشق من زار میزند
او را زخاک،تا به سما میکشم پدر

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 21:1
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران