مرگ من بود دمي کز تو جدايم کردند
درهمان گوشه گودال فدايم کردند
دوستانم که نبودند بگريند به من
دشمنانم همگي گريه برايم کردند
من که خود راهنماي همه عالم بودم
سـر خونين تو را راهـنمايم کردند
هر کجا خواستم از پاي درافتم ديدم
کودکان دست گشودند و دعايم کردند
خجلم از تو و اين روي امانت هايت
بر سر خار دويدند و صدايم کردند
گريه ها داشتم از دوري روي تو ولي
خنده ها بود که بر اشک عزايم کردند
- سه شنبه
- 28
- آذر
- 1391
- ساعت
- 8:42
- نوشته شده توسط
- feiz
ارسال دیدگاه