• دوشنبه 3 دی 03


شهادت حضرت زهرا(س) -(جز گل که می فهمد غم پرپر شدن را)

558
1

جز گُل که می فهمد غم پرپر شدن را
در آتشی از کینه خاکستر شدن را

زهراست آنکه نوح و ابراهیم و عیسی 
مدیون او هستند پیغمبر شدن را

لحظه به لحظه با تمام عشق آموخت
زهرا به فرزندان خود حیدر شدن را

نالایقم  اما خدا را شکر، چشمم
در روضه دارد افتخار تر شدن را

در عالم زر هر که چیزی از خدا خواست 
ما هم طلب کردیم از او نوکر شدن را

با شوق خاک پای زهرا می شوم تا 
پیدا کنم شایستگی زر شدن را

وقتی که زهرا در میان کوچه افتاد 
حس کرد حیدر داغ بی لشکر شدن را

با کینه در می زد به خود می گفت باید
از او بگیرم لذت مادر شدن را

دریا به حال چشم هایت گریه می کرد 
سجاده هنگام دعایت گریه می کرد 

آن روز آتش شرمسار چادرت بود
آن روز میخ در برایت گریه می کرد 

وقت قنوتت دست تو بالا نمی رفت
افلاک با هر ربنایت گریه می کرد 

وقتی علی را سوی مسجد می کشاندند 
جبریل آنجا پا به پایت گریه می کرد

جای تو خالی بود در گودال اما
زینب غریبانه به جایت گریه می کرد

پروانه ای روی مزارت عاشقانه 
در حسرت صحن و سرایت گریه می کرد

  • پنج شنبه
  • 28
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 13:26
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران