ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدمند
جمله گدایان تو پادشه عالمند
توشراب اربابم حسینی
می ناب اربابم حسینی
تب وتاب اربابم حسینی
توشرابی می نابی تب وتابی ساقی
من خراب و بیقراره می نابم ساقی
*
تب وتابم بالازده
اومدم درمیکده
ساقی پرکن پیمانه را
جنونم رو صد در صده
((یا قمرالعشیره یا عباس))
قطره ای از مشک توزنده کند مرده را
کشته ی عشق توام قطره ی آبم دهی
می عشقت در تارم و پودم
تورو دارم ای بود و نبودم
علمت را بر سینه بکوبم
دل و دلبر می و ساغر تویی فرزند حیدر
تویی اول تویی آخر شیر غران حیدر
*
یک ندا از عرش برین
گفت که جبرائیل امین
علم ما رو بده به
گل پسر ام البنین
((یا قمرالعشیره یا عباس))
چهره ی زیبای تو طعنه به یوسف زده
حضرت عباس ما از همه زیباتراست
یاابالفضل سقای دلاور
یاابالفضل آرامش خواهر
یاابالفضل ای وارث حیدر
شوروشینی نورعینی توکه عشقه حسینی
دل و جونی توی خونی تو که ذکر جنونی
*
امشب که شبه دلبره
پس خوش بحاله نوکره
حاجت های ما نوکرا
با عباسه آب آوره
توشاهی و ماها گدات
عمریه مزنیم صدات
بنویس و امضا کن بیایم
پای پیاده کربلات
((یا قمرالعشیره یا عباس))
- شنبه
- 30
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 16:47
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
میثم مفتاحی
ارسال دیدگاه