بی تو از این رنگ و ریا خیری ندیدیم
از شرّ انواعِ بلا، خیری ندیدیم
در حسرت دیدار تو هر هفته طی شد
از جمعه های بینوا خیری ندیدیم
ای منجی انسانیت دریاب ما را
برگرد ای مشکل گشا...خیری ندیدیم
پروندۂ یکسالمان را گریه کردی
هستیم بسکه بی وفا خیری ندیدیم
غرقیم در چشم انتظاری های کاذب
عمریست از این ادعا خیری ندیدیم
بر غیبتت یک قرن دیگر شد اضافه
از این غم ِ بی انتها خیری ندیدیم
داریم در کنج گلو یک بغض سنگین
اصلا از این حال و هوا خیری ندیدیم
دلتنگ و سرگردان، حرم لازم، کلافه...
از سالِ بی کرب و بلا خیری ندیدیم!
- شنبه
- 30
- اسفند
- 1399
- ساعت
- 17:21
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
مرضیه عاطفی
ارسال دیدگاه